احساس می کنم قلبم آن چنان شکسته که دیگه نمی تونم تکه هاش رو به هم بچسبونم.خرد شده!دقیقا شبیه دونه های ماسه ی توی ساحل دریا!با این اوصاف دیگه نمی شه تیکه هاش رو به هم چسبوند!حتی اگه بشه و بخوام به هم بچسبونمشون ، اون قدر خردن که بعضی از تیکه هاش گم شدن!یعنی قلبم اون قدر شکسته و پودر شده که باد به راحتی یه مقدارش رو برده و گم کرده! :(
حتی باز هم با فشار دادن کفش هاشون به باقی مونده ی پودر قلبم ، بیشتر پودرش می کنن و می شکننش! :'(
سلام هانیه جونم
نمیدونم که به خاطر این اتفاقای دنیا حالت بده یا مشکل شخصی داری فقط میخوام اینو بهت بگم که این دنیا ارزش غصه خوردن نداره شاد باش امیدوار باش و به خدا توکل کن همه چیز درست میشه
امیلی عزیزم😘💖
لینکت کردم با این آدرس ولی مثل اینکه نمی‌شه بلاگ رو در بلاگفا لینک کرد😑
سلام امیلی جونم💛
چی شده عزیزم😢
کی قلبتو شکسته؟
می خوای باهم حرف بزنیم آروم شی؟
سلام امیلی عزیزم
سال نوت پیشاپیش مبارک:)
برات یه عالمه خوشبختی ارزو میکنم
امیدوارم توی سال جدید به تموم ارزوهات برسی و همیشه لبات خندون باشه😍
